سلام دوستای خوبم امروز می خوام براتون یه داستان تعریف کنم یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود... روز 26 تیر سال 1383 دقیقا ساعت 2:30 نصف شب (بامداد 26 تیر ) ، یه پری کوچولو زمینی شد یه دختر خوشگل و نازنازی با موهای طلایی و مهربون از اون روز به بعداون دختر کوچولو ی مو طلایی ، راپنزل مامان و باباش شد. حالا دقیقا 12 سال از اون روز میگذره و راپنزل کوچولو بزرگ شده دینگ دینگ... هورااااااااااااااااااااا... بچه ها به نظرتون صدایه چیه؟ انگار صدا از ادامه میاد... بریم ادامه ببینیم چه خبره... واااااااااااااااای بچه هاااا تولده ه ه ه ه تولد...